سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دختری از جنس بهار

میگن خدا همین وراست ، تو ذهن خواب من و تو

 

یه جایی که تا برسی ، میگن که دیره و برو

میگن اگه صداش کنی ، به قلب تو سر میزنه

چقدر صدات کنم خدا... بیا که پایان منه

تو گریه ی ستاره ها سر رو جاده ها می ذارم

نمیاد صدای پات رو به آسمون می بارم

من نشستم بعد پایان ، تو بیا منو شروع کن

شمعی تنها رو به بادم تو غروب من طلوع کن

پنجره ی امیدم رو ، روبه خدا باز می کنم

اونم منو نمیبینه ، گریه رو آغاز میکنم

تو التهاب گم شدن کسی به یاد من نبود

دنبال رد پای تو منو به انتها رسوند

افتادم از چشم خدا ، شکسته بال لحظه هام

تکیه کرده غم دنیا ، رو دل خسته ی تنهام

منم اون که مونده پاییز ، زیر بارون جدایی

تو منو ببخش ندارم جز تو هیچ کسی تو خدایی..................


نوشته شده در سه شنبه 90/1/23ساعت 9:31 عصر توسط دخترک باران نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin