زنی جوان همراه شوهرش کنار دیوار ایستاده بود و به شدت اشک می ریخت . شیوانا از مقابل انها عبور کرد وقتی گریه زن را دید ایستاد و از او علت را پرسید زن گفت : همسرم جوان است و گه گاه با کلامی زشت مرا می رنجاند او مرد لایق و خوبی است و تنها عیبی که دارد بد دهنی و زشت کلامی اوست که گاهی مرا به گریه می اندازد شیوانا با تاسف سری تکان داد و خطاب به مرد گفت هیچ انسانی لیاقت اشک های انسان دیگر را ندارد و اگر انسان لایقی در دنیا پیدا شد او هرگز دلش نمی آید که دل دیگری را به درد اورد و اشک او را در اورد .
نوشته شده در شنبه 89/12/14ساعت
9:5 عصر توسط دخترک باران نظرات ( ) |
Design By : Pars Skin |