میگن خدا همین وراست ، تو ذهن خواب من و تو یه جایی که تا برسی ، میگن که دیره و برو میگن اگه صداش کنی ، به قلب تو سر میزنه چقدر صدات کنم خدا... بیا که پایان منه تو گریه ی ستاره ها سر رو جاده ها می ذارم نمیاد صدای پات رو به آسمون می بارم من نشستم بعد پایان ، تو بیا منو شروع کن شمعی تنها رو به بادم تو غروب من طلوع کن پنجره ی امیدم رو ، روبه خدا باز می کنم اونم منو نمیبینه ، گریه رو آغاز میکنم تو التهاب گم شدن کسی به یاد من نبود دنبال رد پای تو منو به انتها رسوند افتادم از چشم خدا ، شکسته بال لحظه هام تکیه کرده غم دنیا ، رو دل خسته ی تنهام منم اون که مونده پاییز ، زیر بارون جدایی تو منو ببخش ندارم جز تو هیچ کسی تو خدایی..................
Design By : Pars Skin |